تحولات منطقه

۲۲ مهر ۱۴۰۴ - ۱۰:۱۶
کد خبر: ۱۱۰۲۷۴۸

در وضعیت کنونی مشهد، آنچه در ظاهر «رقیب» هویت ایرانی‌ـ‌اسلامی است، نه سلیقه معماران؛ بلکه ساختار تمام‌عیار سرمایه‌داری بوده که در کالبد شهر ریشه دوانده است.

معماری هویت‌محور در مشهد؛ نبرد نابرابر میان فرهنگ و سرمایه
زمان مطالعه: ۳ دقیقه

چندی پیش، یکی از مسئولان وزارت کشور سخنانی درباره ضرورت «معماری هویت‌محور» در شهر مشهد ایراد کرد. او با نگاهی دلسوزانه گفت نمی‌توان معماران را به طراحی بومی و اسلامی مجبور کرد و باید از مسیر فرهنگ‌سازی پیش رفت. در ظاهر سخن درستی است؛ اما در عمل، وقتی ریشه‌های مسئله را بشکافیم، می‌بینیم این نگاه بیش از آنکه راه‌حل باشد، نوعی ساده‌سازی ماجرا و شبه‌مسئله است. در جهانی که سرمایه‌داری همه شئون زندگی را بلعیده، تکیه بر «فرهنگ‌سازی» بی‌پشتوانه قانونی و محدودیت‌های قاطع، شبیه این است که از کشتی‌گیر وزن ۵۷ کیلوگرم بخواهیم حریف ۱۲۰کیلوگرمی‌اش را فقط با حرف‌ زدن زمین بزند.

در وضعیت کنونی مشهد، آنچه در ظاهر «رقیب» هویت ایرانی‌ـ‌اسلامی است، نه سلیقه معماران؛ بلکه ساختار تمام‌عیار سرمایه‌داری بوده که در کالبد شهر ریشه دوانده است. بازار مسکن، برج‌سازی، مراکز خرید و برج‌های تجاری در هماهنگی کامل با منطق سودآوری پیش می‌روند. سرمایه‌داری امروز فقط در حوزه اقتصادی بروز ندارد؛ در فرهنگ، مصرف، حتی در رؤیاهای زیباشناختی مردم نفوذ کرده و با مهارت شگفت‌انگیزی خود را به‌روز نگه می‌دارد.

در چنین شرایطی، وقتی نهاد قانون‌گذار به جای تأکید بر وضع مقررات، بیشتر به «فرهنگ‌سازی» اشاره می‌کند، عملاً میدان را برای سرمایه‌سالاری خالی می‌گذارد؛ چرا که در نبود قوانین الزام‌آور، معماری بومی نه حامی دارد و نه پشتوانه اجرایی. چهار نهاد اصلی معماری و ساخت‌ و ساز در کشور هر یک سیاست و مسیر خود را دنبال می‌کنند و نتیجه، همان چیزی است که امروز می‌بینیم؛ شهری که هویت خود را در میان ساختمان‌های بی‌چهره و نماهای بی‌ریشه گم کرده است. مشهد امروز با چند پیامد مهم این تساهل گریبانگیر است که به اختصار به آن می‌پردازیم:

-تجاری‌سازی به‌عنوان اولویت مطلق: در نظام سودمحور سرمایه‌داری، پروژه‌های معماری نه بر اساس نیازهای اجتماعی؛ بلکه بر مبنای بازگشت سرمایه تعریف می‌شوند. از این رو طراحی‌ها به‌ جای پاسخ‌گویی به فرهنگ و اجتماع، به ویترین‌هایی برای فروش بیشتر تبدیل شده‌اند؛ در همین شهر زیارتی ساختمان‌های تجاری بزرگی ساخته می‌شوند که حتی به اندازه یک اتاق برای نمازخانه در آن جایی نیست.

-از دست رفتن هویت محلی: میل به یکسان‌سازی و «مدرن‌نمایی» موجب شده مشهد و بسیاری از شهرهای ایران به نسخه‌هایی کم‌رمق از الگوهای جهانی بدل شوند. نماهای مشابه، برج‌های بی‌هویت و خیابان‌هایی که تفاوتی با هر شهر دیگری ندارند، چهره شهر را از معنا تهی کرده‌اند تا جایی که اگر بخواهیم نمای شهر را با هویت و فلسفه تشکیل آن هماهنک کنیم، باید یک بار آن را بکوبیم و دوباره از نو بنا کنیم.

در کنار این‌ها، نبود پیوند میان طراحی‌های جدید با فرهنگ و تاریخ مشهد نیز ضربه‌ای دیگر به هویت شهری است. معماری تجاری نه تنها به روح شهر نمی‌افزاید؛ بلکه زمینه‌های تعلق مکانی شهروندان را از بین می‌برد. بدتر از همه اینکه توسعه‌های بی‌رویه و ساخت‌ و سازهای غیرپایدار در مشهد، محیط‌ زیست این شهر را عملاً با نابودی منابع طبیعی و تنفس‌گاه‌های اصلی روبه‌رو کرده است؛ زمینی که قرار بود بستر زندگی باشد، به کالایی برای سوداگری سرمایه‌داران بدل شده است.

از آرزو تا واقعیت

هویت‌محوری در معماری با توصیه و شعار تحقق نمی‌یابد. اگر نهادهای متولی به جای قانون‌گذاری، بر فرهنگ‌سازی تکیه کنند، در آینده نزدیک حتی «درک» ما از معماری اسلامی هم از میان خواهد رفت. برای نجات هویت مشهدالرضا(ع) و سایر شهرهای ایران باید شبکه‌ای هماهنگ از قانون، حمایت فرهنگی و آموزش عمومی شکل بگیرد. صدالبته فرهنگ‌سازی لازم است؛ اما بدون پشتوانه قانونی قاطع، فقط نسخه‌ای آرمانی محسوب می‌شود برای شهری که در عمل با منطق بازار ساخته شده است.

مشهد امروز در میانه میدان نبردی نابرابر بین فرهنگ و سرمایه ایستاده است. اگر قرار است این شهر همچنان «مشهدالرضا(ع)» بماند، باید ابتدا حریف سنگین‌وزن را نه با شعار و فرهنگ‌سازی؛ بلکه با قانون و اراده واقعی به زمین زد.

منبع: روزنامه قدس

برچسب‌ها

حرم مطهر رضوی

کاظمین

کربلا

مسجدالنبی

مسجدالحرام

حرم حضرت معصومه

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • مدیر سایت مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظرات پس از تأیید منتشر می‌شود.
captcha